فدراسیون تشکل های صنایع غذایی، تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی ایران

اهالی چای شمال چه سودایی در سر دارند؟

بیش از یک قرن پیش بود که کاشف السلطنه با هدف خوداتکایی و جلوگیری از دست نیاز پیش بیگانه بردن بابت برگ درختی اقدام به چایکاری در شمال ایران کرد.اما بعد از این همه مدت نه تنها آرزوی او تحقق نیافت بلکه این صنعت اشتغال آفرین و ثروت زا به بحران های متعدد گرفتار شد. ...

اهالی چای شمال چه سودایی در سر دارند؟
[rt_reading_time] دقیقه
0 دیدگاه
فدراسیون صنایع غذایی

بیش از یک قرن پیش بود که کاشف السلطنه با هدف خوداتکایی و جلوگیری از دست نیاز پیش بیگانه بردن بابت برگ درختی اقدام به چایکاری در شمال ایران کرد.اما بعد از این همه مدت نه تنها آرزوی او تحقق نیافت بلکه این صنعت اشتغال آفرین و ثروت زا به بحران های متعدد گرفتار شد. دولت ها در این حوزه برای بقای این صنعت هر تدبیری به کار بستند کم و بیش کارگر نیافتاد.

اهالی چای شمال چه سودایی در سر دارند؟

فکر کنید چطور محصول چای داخلی با تولیدی کمتر از یک چهارم تقاضای کشور و قیمتی در حد یک سوم رقیب خارجی و هزاران امتیاز دیگر کارش به چنان ذلتی کشیده که حتما باید دولت آن را خرید کند یا این که وارد کنندگان را به زور وادار کنند محصولی که کیفیت مطلوبی ندارد بخرند.
جالب تر از همه کار و کردار اهالی چای شمال است که پیشینیان آنها در ارتکاب تخلف و تلکه کردن دولت ها به بهانه حفظ صنعت چای، دنیای تجارت را روسفید کردند. انجام کارهای ناصحیح و انداختن تمام تقصیرها به گردن دولت، منش اهالی صنعت چای شمال است. از دیگر هنرشان، صورت نویسی و ارائه آمارهای جعلی برای بلعیدن یارانه ها، هزاران صفحه بایستی سیاه کرد.
اهالی چای شمال می گویند واردکنندگان چای، دشمن چای داخلی هستند. اما به چه اعتباری و با چه استدلالی. آیا همین وارد کنندگان نبودند که دولت به زور چای داخلی را به آنان می فروخت؟ آیا وارد کنندگان حتی یک بار به دولت گفتند این کار را نمی کنیم و سرمایه خود را در پای کالایی که قابل فروش نیست نمی سوزانیم یا این ضرر را به خاطر حفظ صنعت چای ایران قبول کردند؟ آیا اگر واردکنندگان چای از قبول این دستور دولت سرباز می زدند تاکنون اثری از صنعت چای ایران با این نوع چایی که کارخانه داران شمال تولید می کنند باقی می ماند؟
آیا دولت نباید از خود بپرسد چرا چای داخلی با هزینه تمام شده کیلویی 80 هزار تومان در کشوری با 100 هزار تن مصرف، مشکل فروش دارد و چرا چای 80 هزار تومانی در کشوری که همه چایخور هستند در مقابل چای وارداتی کیلویی 250 هزار تومانی توان رقابت ندارد و محتاج هزاران کمک و یارانه است؟
 امروز دوباره تصمیم گرفته اند چای به فروش نرسیده داخلی را به وارد کنندگان تحمیل کنند. اگر راه درست این است پس دولت دستور دهد هر کسی که می خواهد خودرو وارد کند باید 10 دستگاه خودروی داخلی بخرد. هر کسی که می خواهد دوچرخه وارد کند 5 دوچرخه داخلی بخرد. هر کسی می خواهد موبایل و دفتر و خودکار وارد کند باید به زور کالای مشابه داخلی بخرد.
می گویند راهکار نجات صنعت چای ایران، اختلاط چای ایرانی با چای خارجی است. اما چه کسی بام تا شام جار می زد چای خارجی جز سم نیست و بهداشتی نیست و چیزی جز رنگ و اسانس نیست و قابل خوراک نیست و سرطانزا است؟ حالا چطور شد که راه نجات چای داخلی، هم نشینی آن با کالایی سمی و سرطانزا است؟ به چه دلیل واردات چای خارجی که از نظر این حضرات سمی و مضر است منوط به خرید چای داخلی است؟ مگر چای داخلی با کیفیت تر و سرتر از  چای خارجی نیست؟ مشت خالی نادرست گویان این طور باز می شود!
اهالی چای شمال می گویند به ما مجوز واردات بدهید چون واردات، حق تولید کننده است! اما این اصرار برای وارد کردن چای خارجی توسط خودشان که عقیده دارند چیزی جز سم نیست به چه چیزی بایستی تعبیر کرد. مگر همین تولیدکنندگان چای شمال مرتب نمی گویند واردات چای عامل نابودی صنعت چای داخلی است؟ و مگر دولت های قبل این کار را نکردند و امتیاز واردات را به تولیدکنندگان ندادند که کار به آن رسوایی ها کشید که جای گفتنش اینجا نیست. چطور اگر یک هم وطن غیر شمالی چای وارد کند دشمن چای داخلی است اما اگر همان مجوز را به کارخانه داران چای شمال بدهند می شود طیب و طاهر! یاللعجب!
اصلا چه کسی جلوی ایشان را گرفته که بروند ثبت سفارش کنند و چای وارد و اختلاط. چه چیزی تولید می کنند که این قدر منتش را بر سر مردم محترم ایران می گذارند!
می گویند به ما یارانه بدهید تا چای داخلی را صادر کنیم! اما مگر بابت تولیدش از دولت یارانه نمی گیرند؟ در کدام کشور دولت 25 درصد هزینه تولید را یارانه می دهد و تازه با چنین یارانه هنگفتی باز توان درست کردن چایی که یک کارگر بنا و معلم زحمتکش آن را بنوشد و خستگی اش در برود ندارند؟ اصلا چرا باید چایی که برایش یارانه صرف می شود صادر و این پول به جیب مصرف کننده خارجی برود؟ چای ایرانی صادر می شود کیلویی 50 هزار تومان و چای خارجی وارد می شود کیلویی 250 هزار تومان. کافی است به آمار گمرک مراجعه کنید.
می گویند نمی گذارند ما چای بفروشیم. آن هم امسال که واردات چای 60 درصد از سال قبل کمتر شده است. آن هم در شرایطی که چای خارجی قیمتش از کیلویی 500 هزار تومان فراتر رفته است. در حالی که حقیقت این است چای با کیفیت تولید نکرده اند وگرنه آیا اصلا هیچ مقدار چای نفروخته اند؟ مسلما این طور نیست. پس مردم فرق چای با کیفیت و بی کیفیت را می دانند و از چای بی کیفیت چه داخلی چه خارجی گریزانند. چای، آبروی خانواده در پذیرایی و مهمان داری است.
«نمی گذارند ما چای بفروشیم؛ نمی خواهند چای ایرانی باقی بماند؛ دولت ضد چای ایرانی است؛ مافیای وارد کنندگان نمی خواهد چای ایرانی ادامه حیات دهد» و از این قبیل، ورد زبان کارخانه داران چای شمال است. اما یک بار از آنها نمی پرسند چرا چای غیر استاندارد و بی کیفیت آن هم با یارانه دولت تولید کردید که حالا به بهانه عدم فروش، پول محصول چایکاران را نمی دهید؟ چای بهاره را که برایشان 80 هزار تومان تمام شده کیلویی 300 هزار تومان فروخته اند و بهای محصول کشاورزان را نپرداخته اند.
بعد همین کارخانه داران به دولت می نویسند باغات چای دارند از بین می روند؛ باغات دارند تغییر کاربری می شوند؛ چرا دولت از تولیدکننده حمایت نمی کند و از این سخنان تکراری.
البته خسارت تمام این سیاست های ناصحیح را مردم باید بدهند و خواهند داد. چای ایرانی که با یارانه 25 درصدی دولت تولید می شود کیلویی 1 دلار صادر و چای خارجی کیلویی 6 دلار وارد می شود. بعد ورود چای خارجی را منوط به خرید چای داخلی کرده اند. یعنی چای خارجی گرانتر از رقم فعلی به دست مصرف کننده خواهد رسید.
آیا دولت نباید یک بار از تولید کنندگان چای شمال بپرسد در مقابل دریافت چنین یارانه ای چه قدمی برداشته اند؟ آیا از دولت نبایستی پرسید چرا باید به خریدار چای های بی کیفیت اجازه 2 کیلو ثبت سفارش چای خارجی داد؟ آیا سیاست دولت تشویق تولید کننده چای با کیفیت است یا بی کیفیت؟ آیا از دولت نباید پرسید چرا یارانه می دهد تا چای تولید شود بعد که در فروش به بن بست خورد برای فروش همان چای بی کیفیت راهی جز فروش اجباری آن به وارد کنندگان ندارد. آیا ثمره این سیاست جز افزایش گرانی چای وارداتی و استمرار تولید چای بی کیفیت است؟ کافی است صبور باشیم و ببینیم در پایان سال چه مقدار چای ایرانی که همین دولت برای تامین یارانه تولیدش خون دل می خورد مفت مفت صادر خواهد شد.
چرا دولت به  کارخانه داران چای یارانه می دهد؟ یارانه می دهد که هزینه تولیدشان کم شود؟ یارانه می دهد تا چای داخلی با قیمت ارزان به دست مردم برسد؟ این ها که نشده است. البته دولت حق دارد هر طور که صلاح می داند عمل کند. حتما برای این طرز کار منطق و دلیلی دارد. اما مصرف کننده هم حق دارد بپرسد بر چه مبنایی باید چای را چنین گران (قیمت چای خارجی در ایران 4 برابر قیمت این محصول در بازار جهانی است) بخرد. چطور گندم مهم است، گوشت مهم است و جهت سیاست دولت در بازار این محصولات، کاهش قیمت ها است اما در محصول چای فقط به گرانی دامن می زند؟
اهالی چای شمال بهتر است به جای این داستان پردازی ها که دیگر تکراری و نخ نما شده بروند چند نفر کارشناس متخصص از چین و هند و کنیا بیاورند تا راه و روش تولید و فروش را از متخصصان امر فرابگیرند وگرنه چند سال دیگر اثری از میراث گران بهای کاشف السلطنه باقی نخواهند گذاشت. البته برای ایشان چای مهم نیست. چای برایشان اهرمی است برای کسب امتیاز از دولت ها. بهتر است به جای این سخنان گزاف و بیهوده روش خودشان را اصلاح کنند که در تضعیف و نابودی صنعت چای ایران هیچ کس به اندازه خودشان مقصر و در خور سرزنش نیست.
این است احترام اهالی چای شمال به زحمات بی دریغ کاشف السلطنه که جان بر سر این محصول باخت.